این یه اصله

معدود آدمایی هستن که به خاطر دوری از معشوقشون مردن! معدود کسایی هستن که بعد مرگ عزیزشون دووم نیاوردن. این یه اصله آدما باید با غماشون کنار بیان، شما گه هیچکدوم غم نبودین.

عدم مدیریت

عدم مدیریت یعنی علاف کردن یسری آدم از ۱۰ صبح تا همین الان و در نهایت به نتیجه نرسیدن....

پ.ن: کلافه ام

خدا میخواد امتحان بگیره ازم؟

نمیدونم چیکار کنم؟

دوروییشو میبینمو اذیتم از طرفی نمیخوام ببینمشون ولی این ارتباطای فامیلی نمیزاره کاش یکمی سرم شلوغتر بود!

چه بازنده هایی!!

من قراره یادم بره!

حسادتانون و حرفایی که پشتم زدید. تا یکی بالاتر ازتون بود سریع دنبال این بودید که با حرف بکشیدش پایین و چه بازنده هایی!!

حرف و حدیثای شما نه نون مارو از ما میگیره نه برای شما نون آب میشه. بحث چیزی بود به اسم لیاقت که عزیزم خواستیم داخل ادم باشی و هی نگی من هیچی ندارم، لایقش نبودید.

اوکی نه ما نه شما، ولی خودمونیم تا کی ادامه داره این جور زندگی کردنتون؟؟؟

معاشرت با آدما رو تو دنیای مجازی بدون هیچ شناختی و به صرف تبادل نظر ترجیح میدم. لازم نیست هی خودتو ثابت کنی، هی قضاوت بشی، و سر انجام به جرم کار نکرده رها شی!!
دور من پر از آدمایی که چون قبلا زخم خوردن و آسیب دیدن اجازه دارن به تو هم آسیب بزنن. همینقدر خودخواهانه

تقصیر منی که اولین بارمه دل بستم چیه؟

انکار نکردم که دوستت دارم. برات پا رو خیلی چیزا گذاشتم.ولی تو در عوض تغییر کردی! زندگیت بهم ریخت گفتم عیب نداره، خودم کنارتم تا درستش کنی. یه شب یهو تصمیم گرفتی بری، حرفر زدم باهات متقاعدت کردم بمونی. پای تصمیمت موندی رفتی و یه روزم دووم نیاورده برگشتی، گفتی نه من بدون تو نمیتونم و من هنوزم نمیدونم چی می گذره تو سرت....

چرا این همه ترس تو دلت هست؟ تقصیر منی که اولین بارمه عاشق شدم چیه؟ این تویی که ترس رها شدن داری، ترس از دست دادن داری و هربار لحظه ای حس میکنی ممکنه برم خودت زود تر از من میری؟

چرا این همه به چشمش بی وفا اومدم، من دارم تاوان رفتارای بقیه ارو میدم؟ بی وفایی یکی دیگه! بی معرفتی چندتای دیگه؟

چرا منی که میگی بهم نیاز داریو نبودن من اخرین تیر خلاصیته رو نمیبینی؟؟؟ هنوز قدر اون عزیز نشدم برات........